English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (6819 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
psilanthropism U عقیده باینکه مسیح جز انسان نبوده
psilanthropy U عقیده باینکه مسیح جز انسان نبوده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
monophysite U کسیکه عقیده دارد باینکه مسیح دارای یک ذات است و بس
presentationism U عقیده باینکه چیزهای واقعی هنگام درک در مغز انسان نمایش داده میشوند
monopsychism U عقیده باینکه هکه جانهایاارواح یکی است
monogenism U عقیده باینکه همه تژادهای ادمی از یک تخم هستند
restorationism U عقیده باینکه بشرسرانجام بسعادت نخستین خود خواهدرسید
kinetic theory of heat U عقیده نظری نسبت باینکه گرماازجنبش ذرات پیدامیشود
nestorianism U عقیده نسطوریان اعتقاد باینکه عیسی دو ذات جداگانه داشت
malism U عقیده باینکه این جهان روی همرفته بد جهانی است
probabiliorism U عقیده باینکه بهر طرف بیشتراحتمال درستی دارد بایدروی اورد
anthropocentric U معتقد باینکه انسان اشرف مخلوقات و مرکز ثقل موجودات است
metagnosticism U عقیده باینکه اثبات هستی خدااز گنجایش علم بشر بیرون است
atomism U عقیده باینکه جهان مادی ازذرات ریز ساده تشکیل شده است
physiocracy U حکومت بخکم عوامل طبیعی عقیده باینکه زمین یگانه سرچشمه ثروت است
evangelical U پیرو این عقیده که رستگاری و نجات دراثرایمان به مسیح بدست میاید نه دراثر کردار و اعمال نیکو
evangelic U پیرو این عقیده که رستگاری و نجات دراثرایمان به مسیح بدست میاید نه دراثر کردار و اعمال نیکو
sudarium U دستمال دور سر مسیح دستمالی که نقش صورت مسیح بران باشد
christly U شایسته مسیح مربوط به مسیح
antichrst U مسیح دروغی مسیح کاذب
Noel U سرود میلاد مسیح جشن میلاد مسیح
anthropo U پیشوند بمعانی >انسان < و > جنس انسان <
anthrop U پیشوند بمعانی > انسان < و > جنس انسان <
intelligence U طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
artificial intelligence U طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
Not that I remember . U تا آنجا که من یاددارم خیر ( اینطور نبوده )
id U مجموع تمایلات انسان که نفس یا شخصیت انسان و تمایلات شهوانی وجنسی ازان ناشی میشود
anthropography U علم ساختمان بدن انسان رشتهای از علم انسان شناسی که درباره تاثیراوضاع جغرافیایی بر روی نژادها صحبت میکند
We've never had it so good. <idiom> U وضع [مالی] ما تا حالا اینقدر خوب نبوده است.
chance medley U ادم کشی اتفاقی که باسوء قصدنبوده وغیرعمدی هم نبوده است
to prove an a U اثبات اینکه شخص هنگام وقوع جرم دران محل نبوده
feelings indigenous to man U احساسات طبیعی انسان احساساتی که در انسان بومی یا طبیعی هستند
necessaries U در CLمنحصر به مایحتاج اولیه زندگی نبوده بلکه به وضع زن و اطفال بستگی دارد
as respects U نظر باینکه
as regards U نظر باینکه
since U نظر باینکه
Neanderthal U وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
as U نظر باینکه در نتیجه
deferred exit U انتقال کنترل به یک زیربرنامه در زمانی که قابل پیش بینی نبوده و حادثهای غیر مترقبه ان را مشخص میکند
iam inclined to think U متمایلم باینکه خیال کنم
minimalist U باینکه تقاضاهایش براورده شود
utilitarianism U کاربرد گرایی اعتقاد باینکه نیکی
geocentric U معتقد باینکه خداوندزمین رامرکز عالم وجودقرارداده
arianism U اعتقاد باینکه عیسی باهمه پاکی و تقدس
pan cosmism U اعتقاد باینکه هر چه هست همین مادیات است
unprofitable servants U مردمی که خرسندند باینکه تنهاانچه وفیفه ایشان است بکنند
animism U همزاد گرایی اعتقاد باینکه روح اساس زندگی است
modalism U اعتقاد باینکه پدر وپسر و روح القدس هر سه مظاهرگوتاگون یک خداهستند
catastrophism U اعتقاد باینکه پوسته زمین دستخوش انقلابهای ناگهانی طبیعت شده
monadism U اعتقاد باینکه گیتی از ذره یاجسم بسیط ساخته شده است
restorationist U کسیکه معتقداست باینکه بشرعاقبت بسعادت اول خود نائل خواهد شد
Christ U مسیح
messianic U مسیح
anointed U مسیح
antichrist U ضد مسیح
Christmases U عیدمیلاد مسیح
christhood U مسیح بودن
IHS U نمودار مسیح
pseudo christ U مسیح نما
christly U مسیح وار
vicar of christ U مسیح پاپ
Christmas U عیدمیلاد مسیح
messiah U مسیح موعود
lachryma christi U اشک مسیح
christlike U مسیح وار
messiahs U مسیح موعود
antichrst U دشمن مسیح
jesus christ U عیسی مسیح
infusionism U اعتقاد باینکه روح پیش از تن موجود است و هنگام زاییمان بتن دمیده میشود
union shop U مغازه یاکارگاهی که اعضای خارج از اتحادیه کارگری رامیپذیرد مشروط باینکه بعداعضو شوند
nescience U اعتقاد باینکه حقایق غایی را نمیتوان بوسیله قیاس عقلانی فکر درک نمود
dominical U یعنی حضرت مسیح
gospel U بشارت درباره مسیح
carol U سرودشب عیدمیلاد مسیح
carols U سرودشب عیدمیلاد مسیح
gospels U بشارت درباره مسیح
neo christianity U دین نوین مسیح
anno domini U بعد از میلاد مسیح
pseudo christ U مسیح کاذب دجال
christology U مبحث مسیح شناسی
passion week U هفته پیش از رستاخیز مسیح
evangelised U بشارت بدین مسیح دادن
evangelises U بشارت بدین مسیح دادن
evangelising U بشارت بدین مسیح دادن
evangelize U بشارت بدین مسیح دادن
evangelized U بشارت بدین مسیح دادن
evangelizes U بشارت بدین مسیح دادن
orthodox U مطابق عقاید کلیسای مسیح
Yule U جشن میلاد عیسی مسیح
adventism U اعتقاد بدوباره امدن مسیح
judns be trayed jesus U یهودابه مسیح خیانت کرد
evangelizing U بشارت بدین مسیح دادن
millenarianism U اعتقاد به سلطنت هزار ساله مسیح
zachariah U یهود درقرن 6 قبل از میلاد مسیح
zechariah U یهود درقرن 6 قبل از میلاد مسیح
millenarian U معتقد به سلطنت هزار ساله مسیح
incarnationist U کسی که مسیح را خدای مجسم می داند
chiliasm U اعتقاد به فهور مجدد هزارساله مسیح
Anno Domini [AD] <adj.> پس از میلاد مسیح [جهت بیان سال]
icon U تصویر حضرت مسیح یامریم ویامقدسین مسیحی
icons U تصویر حضرت مسیح یامریم ویامقدسین مسیحی
ikons U تصویر حضرت مسیح یامریم ویامقدسین مسیحی
the holy grail U دوری یاجامی که مسیح دراخرین شام خودبکاربرد
postmillenarian U معتقدبه فهور ثانوی مسیح پس از هزار سال
before Christ [BC] قبل از میلاد مسیح [جهت بیان سال]
postmillennialist U معتقدبه فهور ثانوی مسیح پس از هزار سال
corn-effect U ذرتی شدن فرش که در اثر پرداخت یا قیچی کردن نامناسب بوجود می آید و پرزهای فرش همگی دارای یک ارتفاع نبوده و ظاهر پرز فرش بلند و کوتاه می شود
Doom U [نمایش تصویری از آخرین قضاوت عیسی مسیح در کلیسا]
lord of misrule U متصدی وسرپرست تفریحات ونمایشات مخصوص عید تولد مسیح
kenosis U اعتقادباینکه مسیح بصورت ادمی جنبه خدایی را ازخوددورساخته است
passionist U عضو دستهای از نصارا که پیوسته مصیبت حضرت مسیح رابایدیاداورشوند
Chrismon U [حرف اول اسم مقدس از سه واژه ی یونانی به نام مسیح]
christian era U مبداء تاریخ کشورهای مسیحی که از زمان تولد مسیح اغازمیگردد
false selvage U شیرازه تقلبی [هر نوع نخ اضافی که جزء پودهای اصلی نبوده و بدلیل تزئین و یا پوشاندن پارگی ها در محل شیرازه بدور تار پیچیده شود از این دسته محسوب شده و کاهش اصالت فرش را به همراه دارد.]
apocrypha U کتاب مشکوکی که راجع بزندگی عیسی ودین مسیح نوشته شده
essene U راهب یهودی) عضوفرقهای که دوقرن پیش ازامدن مسیح درفلسطین تشکی
to transubstantiate U تغییر دادن ماده [نان و شراب مربوط به عشاربانی] به بدن و خون عیسی مسیح [دین]
animism U اعتقاد باینکه ارواح مجرد وجود دارند اعتقاد بعالم روح و تجسم ارواح مردگان
concepts U عقیده
concept U عقیده
i am not of his mind U با او هم عقیده
ism U عقیده
creedless U بی عقیده
faiths U عقیده
creed U عقیده
faith U عقیده
belief U عقیده
impressions U عقیده
impression U عقیده
viewpoint U عقیده
viewpoints U عقیده
credo U عقیده
creeds U عقیده
credos U عقیده
doctrine U عقیده
opinions U عقیده
opinion U عقیده
thought U عقیده
thoughts U عقیده
ideas U عقیده ها
doctrines U عقیده
advice U عقیده
brainchild U عقیده
idea U عقیده
internal conception U عقیده
conception U عقیده
concepts U عقیده ها
tenet U عقیده
hit off U هم عقیده شدن
coniviction U عقیده اطمینان
cogency U قدرت عقیده
iam of the opinion that U من براین عقیده ام که
impression U عقیده خیال
i maintain U بر این عقیده ام که ...
abjuration U ترک عقیده
counterview U عقیده مخالف
i maintain U عقیده دارم که ...
to think [of] U عقیده داشتن
suggestion U افهار عقیده
convictions U عقیده محکم
impressions U عقیده خیال
Marxism U عقیده مارکس
views U نظریه عقیده
suggestions U افهار عقیده
viewing U نظریه عقیده
conviction U عقیده محکم
viewed U نظریه عقیده
folkway U عقیده عامه
fortuitism U عقیده به اتفاق
view U نظریه عقیده
freedom of belief U ازادی عقیده
divarication U اختلاف عقیده
to be of [or share] the same view [or opinion] U هم عقیده بودن
so many menŠso many minds U عقیده بیشتر
dogma U عقیده دینی
turnabouts U تغییر عقیده
turnabout U تغییر عقیده
tradition U عقیده رایج
my sentiment toward him U عقیده من درباره او
pythagoreanism U عقیده به تناسخ
to agree in opinion U هم عقیده بودن
outside opinion U عقیده مردم
have U عقیده داشتن
having U عقیده داشتن
theosophism U عقیده به عرفان
dissension U اختلاف عقیده
the belief that U با این عقیده که
dogmas U عقیده دینی
swear by U عقیده زیادداشتن به
espoused U عقیده داشتن به
espouse U عقیده داشتن به
espouses U عقیده داشتن به
espousing U عقیده داشتن به
irreconcilableness U سختی در عقیده
error U عقیده نادرست
errors U عقیده نادرست
irreconcilability U سختی در عقیده
human being U انسان
in human shape U انسان
mortals U انسان
mortal U انسان
man U انسان
Recent search history Forum search
1چیزی که عوض داره گله نداره
2تعریف فونتیک چیست؟
1coffee table conversation piece
2immunogenicity
1STARS CANT SHINE WITHOUT DARKNESS
1انسان خوش اخلاق ترسواست
1memory make the man
1What's your opinion?
0سیره رفتاری امام علی(ع) سیره هدایت عملی انسان و جامعه است
4چرا نژاد افغانی کمتر از انسان است؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com